بهای استاندارد
در سیستم انبار الگوهای عملیات مالی تعریف کرده ایم که برای هر کالایی که قرار است در برگه های سند به کار رود باید حتماً یک الگوی عملیات مالی اختصاص یابد. در این الگوها روش قیمت گذاری را تعریف کردیم. روش های قیمت گذاری در زمان خروج کالا از انبار استفاده می شود تا بهای مناسبی را به کالایی که از انبار خارج می شود اختصاص دهد. این روش ها همگی در زمانی کار می کنند که بهای تمام شده کالا به انبار معلوم باشد، اما گاهی کالاهایی به انبار وارد می شوند که بهای تمام شده نامعلومی دارند مانند کالاهای نیم ساخته ( یا در جریان ساخت) و محصولات. این کالاها در طی دوره هم، به انبار وارد می شوند، برای این کالاها نیاز به بهای استاندارد داریم یعنی بهایی که در طی دوره کالا را با همان بها به انبار وارد کنیم. با استفاده از امکان تعریف بهای استاندارد، می توانیم انحراف نرخ خرید و مصرف مواد نسبت به پیش بینی های برنامه ای (بودجه ای) را بررسی کنیم، بدین منظور برای کالاهای مورد نظر هم بهای استاندارد و هم بهای واقعی را در سیستم نگهداری و تعقیب می کنیم.
همانطور که گفته شد برای برخی از کالاها بهای استاندارد تعریف می کنیم که آن بها معمولاً از سیستم بودجه می آید. به طور مثال در برخی از پروژه ها نیاز است که بر آورد کنیم که چه مقدار هزینه برای مراحل مختلف پروژه نیاز است به همین منظور، برای مواد اولیه مورد نیاز قیمت گذاری می کنیم و این بهای اختصاصی را به نام بهای استاندارد به یک کالا اختصاص می دهیم. حال ممکن است این بها در طول سال ثابت نباشد و تغییر کند، برای برآورده کردن این نیاز، ما جدولی به نام جدول بهای استاندارد به یک کالا اختصاص دادیم که در آن تعیین می کنیم که کالا از هر تاریخ به بعد چه بهای استانداردی داشته باشد. در برگه در هر رخدادی که کالای استاندارد پذیر در آن درج شده باشد از روی تاریخ رخداد، بهای استاندارد مناسب برای کالا تشخیص داده می شود.
این کالاهایی که دارای بهای استاندارد هستند، استاندارد پذیر هستند و در هنگام تعریف الگوی عملیات مالی، در الگویی که می خواهیم به این کالا اختصاص دهیم، گزینه استاندارد پذیر را تیک می زنیم.
البته بسیاری از کالاهای استاندارد پذیر دارای بهای واقعی هستند که مانند بقیه کالاها در ورود و خروج ها دخیل می شوند، اما بهای استاندارد نیز دارند که برای پیش بینی های انجام شده در طی دوره یا در دوره های قبل است. سوالی که اینجا مطرح می شود اینست که اختلاف بین بهای استاندارد و بهای واقعی چه می شود. هنگامی که یک برگه انبار را از پیش نویس به عملیاتی تبدیل می کنیم این اختلاف بین بهای واقعی و استاندارد توسط سیستم انبار بسته به نوع رخداد به حسابی به نام انحراف خرید و انحراف نرخ مصرف می رود، که حسابهای مربوط به انحراف خرید و انحراف نرخ مصرف را قبلاً در الگوی عملیات مالی تعریف کرده ایم.
فرض کنید وقتی یک کالای استاندارد پذیر به انبار وارد می شود، یک بهای استاندارد از روی جدول بهای استاندارد کالا خوانده می شود و یک بهای واقعی که در برگه برای آن کالا ثبت شده خوانده می شود. در حسابداری در سطر سند مربوط به این ورود کالا، حساب موجودی کالا همواره به قیمت استاندارد بدهکار می شود و تفاوت بهای استاندارد و بهای واقعی به حساب دیگری به نام انحراف خرید برده می شود، شایان ذکر است که طرف حساب، تاثیری از این استاندارد بازی نمی پذیرد و به بهای واقعی بستانکار می شود. مثلاً اگر 10 واحد کالا به بهای واحد استاندارد 100 ریال را به قیمت 1350 ریال خریده باشیم و وجه آن را از صندوق پرداخت کرده باشیم، خواهیم داشت:
حساب
|
بدهکار
|
بستانکار
|
موجودی کالا
|
1000
|
|
انحراف خرید
|
350
|
|
صندوق
|
|
1350
|
همانطور که می بینید حساب موجودی کالا به مبلغ بهای استاندارد 10 کالای وارده یعنی 10 ضربدر 100 که می شود 1000 ریال بدهکار شده و حساب صندوق به مبلغ بهای واقعی یعنی 1350 ریال بستانکار شده و اختلاف مبلغ بهای استاندارد و بهای واقعی که 350 ریال است به حسابی به نام انحراف خرید برده شده است. در این مثال اگر بهای واقعی از بهای استاندارد کمتر باشد، انحراف خرید، بستانکار خواهد شد.
در زمان مصرف کالا نیز به طریقی مشابه عمل می شود. فرض کنید 5 واحد از همان کالایی را که در مثال پیش وارد انبار کردیم مصرف کنیم(البته منظورمان مصارف غیر تولیدی است)، خواهیم داشت:
حساب
|
بدهکار
|
بستانکار
|
عامل هزینه
|
675
|
|
موجودی کالا
|
|
500
|
انحراف خرید
|
|
175
|
در این مثال در الگوی عملیات مالی کالای مورد نظر، روش میانگین استفاده شده، توسط این روش، مبلغ بهای واقعی هر کالا هنگام خروج 135 ریال(1350 ریال تقسیم بر 10) در نظر گرفته شده، برای 5 کالا مبلغ واقعی 675 ریال بدست آمده، حال آنکه بهای استاندارد هر کالا 100 ریال بوده که برای 5 کالا می شود 500 ریال. همانطور که مشاهده می کنید عامل هزینه که طرف حساب است به مبلغ بهای واقعی بدهکار شده و موجودی کالا به مبلغ بهای استاندارد بستانکار شده است و اختلاف این دو مبلغ در حسابی به نام انحراف خرید برده شده است.
تا اینجا تنها در اسناد از حساب انحراف خرید استفاده شد، پس حساب انحراف نرخ مصرف کی به کار می آید. جواب اینست که این حساب تنها در دو نوع رخداد استفاده می شود که تحویل به تولید و بازگشت تحویل به تولید (دوره جاری) است. در مصارف تولیدی (یعنی وقتی که کالایی برای تولید محصول یا یک کالای نیم ساخته دیگر مصرف می شود) لازم است تا مصرف نیز به صورت استاندارد انجام شود. اگر همان مثال بالا را برای مصارف تولیدی به کار بریم، عامل هزینه نیز به بهای استاندارد بدهکار می شود و تفاوت بهای استاندارد و واقعی در حساب ویژه ای به نام انحراف نرخ مصرف ثبت می شود. در اینصورت خواهیم داشت:
حساب
|
بدهکار
|
بستانکار
|
عامل هزینه
|
500
|
|
انحراف نرخ مصرف
|
175
|
|
موجودی کالا
|
|
500
|
انحراف خرید
|
|
175
|
همانطور که ملاحظه می کنید در این حالت حساب موجودی کالا و طرف حساب هر دو به مبلغ استاندارد بستانکار و بدهکار می شوند و اختلاف بهای استاندارد و واقعی در دو حساب انحراف خرید و انحراف مصرف جای می گیرد.