حسابهای کالای در جریان ساخت و کار در جریان ساخت به این منظور بکار می‌روند - البته این حسابها در جای خود بسیار مهم هستند و بخش قابل توجهی از موجودی مواد را تشکیل می‌دهند. در روش‌های نوین مدیریت تولید، ایده‌آل این است که تمام موجودی مواد مصرفی در کالای در جریان ساخت قرار داشته باشد و انبار مواد اولیه شرکت در واقع کامیون‌های حمل کننده این مواد به کارخانه باشند.
ژاپنی‌ها در دهه نود این روش را به اوج رساندند: تا پیش از اینکه شرکت تویوتا در آمریکا کارخانه مونتاژ احداث کند، خط تولید تویوتاهایی که قرار بود به این کشور تحویل داده شوند در یک کشتی عظیم قرار داشت و ماشین‌ها را برروی اقیانوس آرام مونتاژ می‌کردند.

این نکته را از جهت تاکید بر این موضوع که کالاهای مورد اشاره شما از قضا خیلی هم مهم هستند ذکر کردند - باید در موجودی لحاظ شوند و حتی انبارگردانی هم بشوند.

ارادت

با تشکر،
با کالاهایی که پس از انتقال به خط تولید ماهیت آنها تغییر میکند. چه گونه برخورد کنیم؟
مثلا: در کارخانه ای تولید شیر کاکائو هدف است . از انبار مواد اولیه شیر، کاکائو و شکر وارد خط تولید میشود. حال 100 کیلو شکر از انبار مواد اولیه به خط تولید انتقال پیدا میکند ، با توجه به مواردی که فرمودید موجودی مواد اولیه بستانکار و موجودی کالای در جریان ساخت بدهکار می شود. و پس از فعل وانفعالات انجام شده شیر کاکائو از انبار کالای در جریان ساخت وارد انبار کالاهای ساخته شده میشود. و ماهیت آن به طور کل تغییر میکند. با توجه به اینکه موجودی کالا از اقلام تراز نامه ای می باشد و میتوان هر لحظه به آن رجوع کرد. فرض کنیم ترازی گرفته ایم ( در تاریخی که شکر در فرآیند تولید قرار گرفته  اما تبدیل به شیر کاکا ئو نشده است)و موجودی کالای در جریان ساخت 1000000 ریال بدهکار است. حال ممیز از ما میخواهد این موجودی ها را نشان دهیم یا در انبار گردانی منعکس شود. چگونه با این موضوع برخورد کنیم؟آیا موجودی مواد وکالا نباید هر لحظه که اراده کنیم موجود و قابل استناد باشد؟ لطفا راهنمایی کنید

پس از خروج مواد اولیه از انبار مربوطه و انتقال آن به خط تولید، سند زیر در سیستم ثبت خواهد شد:
موجودی کالای در جریان ساخت 100 بد
موجودی مواد اولیه 100 بس
طبیعتا تا زمانی که کالا در خط تولید است، ممکن است به دلیل تغییر ماهیت و ... قابل شمارش و یا اثبات نباشد. اما پس از اتمام فرآیند فعلی تولید، مواد اولیه قبلی به محصول و یا به مواد اولیه خط تولید دیگری تبدیل شده است. در هر دو حالت سند زیر در سیستم ثبت می شود:
موجودی کالای ساخته شده 100 بد
موجودی کالای در جریان ساخت 100 بس
همانگونه که ملاحظه می کنید، موجودی کالای در جریان ساخت، صفر شده است. البته ممکن است در این سند، بیش از 100 ریال به موجودی کالای ساخته شده اضافه گردد.
آنچه مهم است، نحوه ثبت عملیات فوق در نرم افزار انبار نوسا است.

در خصوص پست آقای مولایی
از آنجایی که ارزش ریالی کالای ساخته شده احتمال بسیار زیاد بیش از ارزش کالاهای در جریان ساخت است ( حداقل اینکه هزینه حقوق دستمزد و سربار به آن اضافه شده است ) و همانطور که خودتان در پست اشاره کرده اید ، پس در این حالت سند در سیستم چگونه درج می شود چرا که در مثال فوق الذکر فرض کنید اگر میزان بدهکاری حساب موجودی مواد و کالای ساخته شده مبلغ مثلا 120 باشد ، سند را چگونه بالانس کنیم ؟
یا اصلا روند تنظیم سند چگونه خواهد بود ؟

سلام
امیدوارم مفید باشه

1.
حساب موجودی مواد اولیه *
وجه نقد (حسابهای پرداختنی) *

2.
حساب کالای در جریان ساخت *
حساب موجودی مواد اولیه *

3.
حساب کالای در جریان ساخت *
دستمزد مستقیم *

4.
حساب کالای در جریان ساخت *
سربار تولید *

5.
بهای تمام شده کالای ساخته شده *
حساب کالای در جریان ساخت *

6.
بهای تمام شده کالای فروش رفته *
بهای تمام شده کالای ساخته شده *

7.
حساب خلاصه سود وزیان *
بهای تمام شده کالای فروش رفته *

جناب آقای کیالها، ممنون از پست مفید شما.
در صورت امکان، مشخص کنید که کدام ثبت در چه زمانی و در چه نرم افزاری (حسابداری - انبار) و احیانا در چه نوع برگه ای ثبت خواهد شد.
با تشکر.

سلام
اگر اشکالی نداشته باشد دارم متنی را اماده می کنم که توضیحات دقیق تری در ان ذکر شده است.

ممنون

سلام
حساب کالای در جریان ساخت
درموسسات تولیدی، از حسابی به نام حساب کالای در جریان ساخت استفاده می شود که هزینه های تشکیل دهنده بهای تمام شده ( مواد اولیه، دستمزد و هزینه های غیر مستقیم تولید) به بدهکار این حساب انتقال می یابد. یعنی حساب کالای در جریان ساخت به ازای هر یک از عوامل بهای تمام شده، که در ساخت محصول به کار می روند، بدهکار می گردد.در مقابل، پس از ساخت محصول در واحد تولیدی و انتقال آن به انبار، بهای تمام شده ان محاسبه و از کالای در جریان ساخت خارج می شود . به عبارت دیگر، حساب کالای در جریان ساخت معادل بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره بستانکار می گردد.
مانده حساب کالای درجریان ساخت، بهای تمام شده موجودی کالای در جریان ساخت را نشان می دهد.
اگر یک کارخانه، دارای چندین دایره تولیدی باشد، دردفترمعین کارخانه برای هردایره تولیدی، یک حساب کالای درجریان ساخت ودردفتر کل کارخانه، حساب کنترل کالای در جریان ساخت برای تمام دوایر تولیدی افتتاح می شود.

o وجه نقد و حسابهای پرداختنی برای خرید مواد اولیه که یک قلم دارائی است ، به مصرف می رسد و مواد در حساب موجودیها نگهداری می شود.
o به تدریج که مواد در تولید مصرف می شود ، به حساب کنترل کالای در جریان ساخت انتقال می یابد
o قسمتی از وجوه نقد و حسابهای پرداختنی ، به مصرف دستمزد و سربار می رسد که این دو عامل نیز به حساب کالای در جریان ساخت منتقل و به مواد اولیه اضافه می گردند.
o پس از تکمیل کالا ، هزینه های فوق به عنوان دارایی ، از حساب کالای در جریان ساخت به حساب موجودی کالای ساخته شده منتقل می گردد.
o هنگام فروش کالای ساخته شده ، بهای تمام شده کالای فروش رفته ، از حساب موجودی کالای ساخته شده به حساب قیمت تمام شده کالای فروش رفته منتقل می شود تا در پایان دوره به حساب خلاصه حساب سود وزیان انتقال یابد.

دوایر کنترل مواد
در موسسات تولیدی بزرگ که تعداد اقلام مواد مصرفی زیاد است، به دلیل تنوع این مواد، ایجاد دوایری برای تهیه و کنترل مواد، ضروری است. این دوایر عبارتند از :
- دایره خرید(تدارکات)
تهیه مواد و تدارک مواد، ملزومات، ابزارالات و لوازم یدکی مورد نیاز شرکتهای تولیدی به عهده اداره خرید می باشد.
- دایره کنترل کیفیت و بازرسی
دراین دایره، مواد خریداری شده، قبل از تحویل به انبار از نظر کمی و کیفی مورد بازرسی قرار می گیرند.
- دایره انبار
نظر به این که قسمت عمده ای از منابع نقدی شرکتهای تولیدی، به مصرف سرمایه گذاری برای موجودیهای مواد می رسد،اگر از روشهای انبارداری مطمئن و منظمی استفاده نشود، زیانهای جبران ناپذیری ببار خواهد امد.مسئولیت امور انبار و نگهداری موجودیهای جنسی به عهده انباردار است. او باید تجربه و دانش کافی در روشهای انبار داری، لیاقت و کفایت اداره عملیات را دارا باشد.
- دایره حسابداری مواد
این دایره،موظف است مواد وارده به انبار را با استفاده از اعلامیه های رسید مواد در کارت حسابداری مواد ثبت و مواد صادره از انبار را با توجه به حواله های انبار و با استفاده از یک روش متداول ارزیابی، پس از قیمت گذاری در کارت مذکور ثبت نماید و نتیجه را طی یک خلاصه گزارش مواد مصرفی به دایره حسابداری صنعتی ارسال دارد.

دوایر کنترل کننده حقوق و دستمزد
واحــدهـای تولیدی، به منظور کنترل حقوق و دستمزد از دوایر
1. نظیر کارگزینی
2. برنامه ریزی تولید
3. زمان سنجی
4. ثبت اوقات کار
5. دایره حقوق و دستمزد
6. دایره حسابداری بهای تمام شده استفاده می کنند.
این دوایراطلاعات لازم را جمع اوری، ثبت، نگهداری و به مدیریت واحدهای دیگر گزارش می نمایند.

1. ثبت لیست حقوق و دستمزد در دفاتر

حساب کنترل هزینه حقوق و دستمزد ***
حساب هزینه بیمه سهم کارفرما ***
حساب هزینه بیمه بیکاری ***
            حساب مالیات حقوق و دستمزد ***
            حساب حق بیمه پرداختنی ***
            حساب وام ***
            حساب مساعده ***
            حساب حقوق و دستمزد پرداختی ***

2. تسهیم هزینه های حقوق و دستمزد
حقوق ودستمزد وهزینه های وابسته به آن، مربوط به پرسنلی است که در قسمتهایی نظیر کارخانه،اداری و توزیع و فروش به کاراشتغال دارند. بنابراین، به منظورکنترل بیشتر، باید سهم هر قسمت از طریق تسهیم هزینه دستمزد وعوامل وابسته به ان برمراکزهزینه مشخص گردد.
جمع حقوق و دستمزد مستقیم، به حساب کنترل کالای در جریان ساخت و هزینه حقوق و دستمزد غیر مستقیم کارخانه و هزینه های وابسته به حقوق و دستمزد مستقیم و غیر مستقیم کارخانه مانند حق بیمه تامین اجتماعی سهم کارفرما، حق بیمه بیکاری و ... به حساب کنترل سربار ساخت، بدهکار می گردد.کلیه اقلام هزینه مربوط به حقوق و دستمزد کارکنان توزیع و وفروش، به حساب کنترل سربار توزیع و فروش، بدهکار می شود.

حساب کنترل کالای در جریان ساخت ***
حساب کنترل سربارر ساخت **
حساب کنترل سربار اداری و تشکیلاتی **
حساب کنترل سربار توزیع و فروش **
                            حساب هزینه بیمه تامین اجتماعی **
                             حساب هزینه بیمه بیکاری **
                             حساب هزینه ... **
                             حساب کنترل هزینه حقوق و دستمزد ***
         تسهیم حقوق و دستمزد به قسمتهای مختلف



3. ثبتهای پرداخت حقوق و دستمزد، کسورات و ...
حقوق و دستمزد پرداختنی **
                              بانک **

مالیات حقوق و دستمزد **
                                بانک **

حق بیمه پرداختنی **
                               بانک **

ببخشید طولانی شد.

منبع : حسابداری صنعتی مقدماتی شاخه آموزش فنی و حرفه ای

خیلی هم عالی بود - استفاده کردم

با سلام خدمت همکاران گرامی ، موضوعی را در گوگل سرچ می کردم به این مسیر هدایت شدم، پس بهتر می‌دونم همین جا مسله خودم را مطرح کنم.
یک سری مواد اولیه به خط تولیدم ارسال می کنم  که:  کار / کالای در جریان ساخت   با تفصیلی خط تولیدم  رو در گیر می‌کنه همچنین یک سری از این کالاها پس از طی فرآیندی در کارخانه خودم به پیمانکار سپرده می شه تا یک سری عملیات هم  پیمانکار روش انجام بده : در این شرایط کالای امانی با تفصیلی پیمانکار  درگیر می شه. تا اینجا همه چیز خوبه، نکته ای که منو اذیت می‌کنه در زمان تسهیم هزینه و تسهیم سربار تولید مرتبط با خطوط تولیدم یا پیمانکارانم می باشه که باز هم از نظر ثبت حسابداری مشکلی نیست دستمزد+ سربار به کالای در جریان ساختم و یا کالای امانیم اضافه میشه و از اون طرف محصول ساخته شده یا نیمه ساخته شده تولید می‌شه. تا اینجای کارم مشکلی نیست، مشکل من محل این حسابه‌ا در کدینگه ، سربار و دستمزد باید کنترل شود  و تا زمانی که محصول حادث نشده جزء دارایی من محاسبه نشود ، اما سوال؟ حساب کار در جریان ساخت یا حساب کالای امانی ما نزد دیگران  از نظر ماهیت کار ما در کدام زیر گروه کدینگ حساب‌هایم باشد؟  جز دارایی ها یا جز حساب‌های انتظامی؟ اگر جزء دارایی ها باشد با توجه به نقشی که دارد ایفا می‌کند و یکی از مراکز مهم هزینه من در مورد بهای تمام شده می باشد کنترل آن  مشکل ساز می باشد زیرا من نمیخواهم جزء دارایی هایم شناسایی کنم، نمیخواهم حساب موجودیم را درگیر کنم نمیخواهم انبار گردانی کنم و....
لطفا راهنمایی نمایید.
با تشکر

با سلام مجدد
در کدینگ هایی که بنده دیدم 90 درصد مواقع کار/ کالای در جریان ساخت را در موجودی که زیر گروه دارایی ها می باشد به کار بردند و کالای امانی را خیلی از جاها در حسابه‌ای کنترلی بیش از 30 درصد خیلی مواقع در خود موجودی ها بیش از 40درصد و خیلی مواقع در حسابهای دریافتی بیش از 20 درصد مواقع
در کتابهای آکادمیک برای مواردی که هزینه حقوق و سربار نیز به مواد ملحق می شود و در کالای تولید شده تسهیم می‌شود از حسابی تحت عنوان کنترل مواد - کنترل کالای در جریان ساخت و کنترل کالای ساخته شده استفاده می‌شود این مورد در کلاس‌های حسابداری صنعتی تدریس می‌شود مانند کلاس استاد صنعتی در اتاق بازرگانی ( جزوء آن برای علاقه مندان موجود است خواستید در اختیار قرار می‌گیرد) که این مدل از حسابها دارای عمر کوتاه مثلا یک دروه مالی می باشند که مانند حسابهای موقت در پایان به حسابهای دائم بسته می‌شوند)
دوستان اگر تجربه ای در این زمینه دارند لطفا راهنمایی نمایید.

با سلام و عرض ادب.

بحثی که مطرح نموده اید، چند نکته مبهم برای بنده دارد.
مورد 1 - که در اولین پست فرموده اید: "در موجودی مواد و کالا، کالاهایی باید ثبت شود که موجود و قابل رویت باشد و هرگاه بخواهیم بتوانیم موجودی فیزیکی آن را به روز ببینیم تا بتوان در زمانهای لازمه انبار گردانی نماییم." آیا منبعی برای این بند در اختیار دارید؟
مورد 2 - در سوالی که مطرح نموده اید، کالای نزد پیمانکار را، به عنوان کالای امانی ما نزد دیگران در نظر می گیرید و یا کالای در جریان ساخت؟ اصلا آیا تفاوتی بین این دو قائل هستید و یا خیر؟
مورد 3 - در مورد محل قرارگیری کالای امانی ما نزد دیگران، به نظر بنده جای صحیحش در دارایی هاست. این که زیر شاخه موجودی باشد یا نباشد، تا حدودی به پاسخ مورد 1 بر می گردد. فکر می کنم بیشتر در مورد تعریف کالای امانی اختلاف وجود دارد و نه در مورد جایگاهش در کدینگ.
در یکی از پست های مشابه که دوست خوبمان آقای دادرس آغازگر آن بودند، جناب آقای مومنی اشاره جالبی نموده اند: "با اینکه در بسیاری از منابع حسابداری موجود، یکی از اجزاء حسابهای انتظامی همین کالاهای امانی عنوان شده است ولی من هر چه فکر می‌کنم درست متوجه نمی‌شوم که این نوع کالاها که گاها بخش عمده‌ای از موجودی مواد را نیز تشکیل می‌دهند چرا باید انتظامی باشند"

اگر این سه نکته را کمی باز نمایید، بهتر می توانیم به یک نظر واحد برسیم.

با سلام و تشکر از حضور جناب مولایی عزیز در مباحث
: اولین پست مربوط به سال 89 بوده و قطعا تجربیات ما در آن زمان کم بوده است، آنچه که بنده از چندین نفر صاحب نظر و مدیر مالی پرسیدم که چند نفر از آنها معرف حضور شما هم هستند(( چون پرتال عمومی می باشد لزومی به درج اسم این بزرگواران نمی باشد)) ینجور بیان می‌نمودند که همانطور که از اسم این حساب بر می‌آید صحبت از موجودی می باشد یعنی هر موقع که بخواهیم بتوانیم آنها را بشماریم و انبار گردانی نماییم ایشان در کدینگشان در قسمت موجودی ها: موجودی مواد - موجودی کالای نیمه ساخته شده - موجودی کالای ساخته شده داشتند . در قسمت حسابهای دریافتنی : حساب کالای امانی و کالای در راه داشتند و در قسمت کنترلی حساب کنترل کالای در جریان ساخت و همچنین کنترل انبار داشتند
این کدینگ برای من خیلی خیلی جالب بود و جواب خیلی از سوالات مرا در آن زمان می داد بخاط همین اینجا مطرح شد.
اما در حال حاظر کدینگهای زیادی دیدم که شاید کمترین آنها به دین شکل بود اما به نظر من این کدینگ خیلی مناسب به نظر می رسید.
مورد 2- حتما و حتما بین کالای در جریان ساخت و کالای امانی تفاوت از زمین تا آسمان است و وقتی کالا را به پیمانکار خارج از شرکت می‍‌‌ سپاریم امانی نزد اوست.
3 - ه نظر من تا ابد قرار نیست این کالاها امانی باقی بماند در یک پروسه کوتاه که کمتر از یک دوره مالی یا حتی کمتر از یک فصل می باشد به موجودی ما افزوده می‌شوند فقط برای کنترل این تفکیک وجود دارد هرچند که به نظر من هرگز نباید در حسابهای انتظامی بیاید چون حسابهای انتظامی خود تراز هستند خودشان باید با خودشان بالانس شوند بلکه در حسابهای کنترلی یا اگر دست من بود در حسابهای دریافتنی ، در کل بنده با توجه به تجربه دوستان برای بهبود دید خود دنبال جواب میگردم اگر نه ما نه مشاور مالی هستیم نه حسابدار و هرگز در این زمینه ها در کار مالی شرکت‌ها دخالت نمی‌کنیم.

با سلام و تشکر از حضور شما دوست عزیز جناب اصفهانی؛
بحث صرفا بر روی این موضوع است که از چه حسابی در کجای کدینگ حسابداری ( از نظر طبقه بندی دارایی ها یا کنترلی ) در زمانی که کالا در هر زمان چه مواد اولیه چه نیمه ساخته شده به پیمانکار خارج از شرکت سپرده می‌شود، یا در زمانی که به خط تولید فرستاده می‌شود و در جریان ساخت قرار می‌گیرد استفاده می‌شود. همین.

گاهی اوقات در روند تولید محصول نهایی ، نیاز است که محصول میانی یا مواد اولیه در خارج از شرکت ، یکسری خدماتی برروی آنها انجام شود.
در زمان خروج کالا از انبار ، با رخداد تحویل به پیمانکار ، سند میخورد انبار مواد (100 ریال بس) - انبار واسط/آقای پیمانکار(100 ریال بد) و در زمان ورود انبار با رخداد دریافت از پیمانکار ، سند میخورد انبار مواد (110 ریال بس) - انبار واسط/آقای پیمانکار(100 ریال بد) و بستانکاران/آقای پیمانکار (10 ریال بس).
محل انبار واسط در کدینگ حساب ، در دارایی های - دارایی های جاری - موجودی انبار - انبار واسط است.

ببخشید
در زمان ورود سند میخورد انبار مواد (110 ریال بد) - انبار واسط/آقای پیمانکار(100 ریال بس) و بستانکاران/آقای پیمانکار (10 ریال بس).

ضمن عرض سلام و احترام خدمت دوست گرامی، جناب آقای اصفهانی عزیز

در پاسخ به جناب آقای سعادت:
همانگونه که شما هم فرمودید، بنده هم صاحب نظر و متخصص این حوزه نیستم و آنچه مطرح می کنم طبیعتا در حد سواد ناقصم است و امیدوارم به کمک اینگونه مباحث بتوانیم کمی مسلط تر شویم. اما اصل ماجرا:
طبق استاندارد شماره 8 حسابداری که مربوط به حوزه موجودی مواد و کالاست، داریم:
موجودي‌ مواد و کالا‌ به‌ داراييهايي‌ اطلاق‌ مي‌شود كه‌:
1- براي‌ فروش‌ در روال‌ عادي‌ عمليات‌ واحد تجاري‌ نگهداري‌ مي‌شود،
2- به منظور ساخت‌ محصول‌ يا ارائـه‌ خدمات‌ در فرايند توليد قرار دارد،
3- به منظور ساخت‌ محصول‌ يا ارائـه‌ خدمات‌، خريداري‌ شده‌ و نگهداري‌ مي‌شود،
4- ماهيت‌ مصرفي‌ دارد و به‌ طور غيرمستقيم‌ در جهت‌ فعاليت‌ واحد تجاري‌ مصرف‌ مي‌شود.
همینطور در مورد نحوه انعکاس این موارد در صورتهای مالی داریم:
مبالغ‌ مربوط‌ به‌ هر يك‌ از طبقات‌ عمده‌ موجوديها باید به‌ شرح‌ زير نشان‌ داده‌ شود:
1- مواد اوليه‌،
2- كار در جريـان‌ پيشرفت‌ (شامل‌ كـالاي‌ در جريـان‌ ساخت‌ و كارهاي‌ خدماتي‌ در جريان‌ تكميل‌)،
3- كالاي‌ ساخته‌ شده‌ و كالاي‌ خريداري‌ شده‌ براي‌ فروش‌ ،
4- مواد و کالاي‌ در راه‌ (لازم‌ به‌ يادآوري‌ است‌ كه‌ در شناخت‌ اين‌ موجوديها، مقطع‌ زماني‌ انتقال‌ مالكيت‌ آن‌ بايد ملاك‌ عمل‌ قرار گيرد) ،
5- ساير اقلام‌ مصرفي‌ (از قبيل‌ قطعات‌ ولوازم‌ يدكي‌ ماشين‌آلات‌ ، ملزومات‌ و مواد غير مستقيم‌)، و
اقلامي‌ كه‌ به‌ طور معمول‌ و با توجه‌ به‌ شرايط‌ ايجاد شده‌ به منظور فروش‌ نگهداري‌ مي‌شود (از قبيل‌ ضايعات‌ توليد، داراييهاي‌ ثابت‌ بركنار شده‌ و اقلام‌ اسقاطي‌).

نتیجه گیری:
1- حداقل از منظر این دو قانون، ضرورتی برای قابل رویت و یا شمارش بودن موجودی های مواد و کالا وجود ندارد.
2- محل صحیح نگهداری كار در جريـان‌ پيشرفت‌، سرفصل موجودی های مواد و کالاست.

اما در مورد سوال اصلی:
به نظر بنده حقیر، امانی قلمداد کردن کالاهایی که به منظور ساخت تحویل پیمانکار خارجی می شود، صحیح نیست. زیرا در صورت تحویل کالای امانی، انتظار برگشت همان کالا را خواهیم داشت. اما در اینجا، پروسه تولید (همانند اتفاق مشابهش در خط تولید خودمان) کالا را تغییر می دهد و آنچه به ما بر میگردد، چه از نظر ماهیت و چه از نظر ارزش، چیزی متفاوت از کالای ابتدایی است. پس به نظر می رسد، فرموده آقای اصفهانی عزیز، صحیح است. نام حساب "انبار واسط" هر چه که باشد، محل قرارگیری آن، همان موجودی مواد و کالاست.
در مورد محل قرارگیری حساب کالای امانی ما نزد دیگران هم (که جایی در سناریوی شما ندارد)، اینگونه که از استاندارد شماره 8 بر می آید، سرفصل موجودی مواد و کالا نیست.
فکر می کنم محل صحیحش با در نظر گرفتن ارزش ریالی آن همان حساب های دریافتی باشد. و بدون در نظر گرفتن ارزش ریالی آن، حساب های کنترلی.

امیدوارم سایر دوستان نظر بنده را اصلاح و تکمیل نمایند.

بسیار عالی بود استفاده نمودیم، از آقای اصفهانی و آقای مولایی عزیز بابت اطلاعات مناسبشان تشکر می‌کنم.
یک سوال از آقای اصفهانی داشتم که در پیاده سازی انبار نوسا در استان کرمان بسیار خوب عمل نمودند ، انبار واسط را در سیستم نوسا به عنوان مرکز مصرف و تامین معرفی می‌کنید یا انبار واقعی؟ اگر انبار واقعی از انبار مواد اولیه به انبار واسط می توان نقل و انتقال زد ؟ با تفصیلی پیمانکار چه کنیم؟ اگر یک مرکز مصرف و تامین می باشد آیا انبار واسط همان کالای در جریان ساخت است ؟ فرق آن با انبار پای کار چه می باشد؟

در مورد فرمایشات آقای مولایی من قانع شدم که جزء کالای امانی نرود چون کالای امانی ماهیتش امانی هست همان که دادیم همان را بگیریم
اما قانع نشدم جزء دارایی ها باشد نمیتوان از حساب کنترلی استفاده نمود؟

با تشکر از توضیحات جامع و کامل شما بنده که استفاده نمودم. (همان چیزی بود که دنبالش بودم متشکر از شما)

ارادتمند شما هستم.

با سلام و احترام

ضمن تشکر از همه دوستان که مطالب مفيدي را به اشتراک گذاشتند، چند سوال داشتم:

1- در مورد شرايطي که مواد از انبار مواد خارج شده و قرار است چند مرحله توليد داشته باشند (همان کار در جريان ساخت با تفصيلي سفارشات)، آيا نياز به انبار پاي کار (تعريف انبار در کنار انبار مواد) داريم؟

2- اگر در شرايط بالا، از انبار پاي کار استفاده نموديم، درصوريتکه بخواهيم در هر يک از انبارهاي پاي کار، پارت کالا به قيمت وارد شده، خارج گردد، آيا تنها از روش شناسايي ويزه مي‌توانيم استفاده کنيم يا کلا با حذف انبارهاي پاي کار و استفاده از حساب (مانند انبار واسط) براي هر مرحله نيز مي‌توان به نتيجه دلخواه رسيد؟


با تشکر

جناب سعادت عزیز، همانطور که عرض کردم اختلاف نظری که وجود بر سر تعریف کالای امانی است.
تعریف اول: من کالایی را به منظور فروش، نمایش و ... از شرکت ایکس دریافت می کنم. این کالا جزو دارایی من محسوب نمی شود و من در مورد آن هیچ تعهدی به شرکت ایکس ندارم. تا زمانی که کالا را مصرف کنم. (مثلا به فروش برسانم) در آن لحظه معادل مبلغ کالا به شرکت ایکس بدهکار خواهم شد. پس تا قبل از مصرف شدن کالا، در حساب های شرکت ایکس همچنان به عنوان موجودی وجود دارد. من در حساب های شرکت ایکس بدهکار نیستم. شرکت ایکس در سرفصل های انتظامی اش، صرفا به منظور کنترل کالاهای نزد من سندی به شکل زیر تنظیم می کند:
طرف حساب انتظامی کالای امانی ما نزد دیگران بدهکار
حساب انتظامی کالای امانی ما نزد دیگران بستانکار
مشابه همین اتفاقات در زمانی می افتد که من کالای امانی به شرکت ایکس می دهم.

تعریف دوم: بنده کالا را از شرکت ایکس به قصد مصرف کردن دریافت می کنم. در واقع کالا را از شرکت ایکس قرض می کنم. در این صورت کالا جزو موجودی من است و من در مورد این کالا نسبت به شرکت ایکس مسئول هستم. طبیعتا به اندازه بهای کالا به شرکت ایکس بدهکار هستم. از آن طرف هم، در حساب های شرکت ایکس، این کالا از موجودی آن شرکت خارج شده و بنده در حساب های ایشان به اندازه بهای کالا بدهکار هستم. طبیعتا پس از مدت توافق شده، کالای مشابه را به شرکت ایکس مرجوع خواهم نمود. و عکس ثبت های گفته شده در حساب های طرفین ثبت می شود.

در تعریف دوم، بنده جایی برای ثبت انتظامی یا کنترلی نمی بینم. اگر غیر از این است اصلاح بفرمایید.

جناب مولایی عزیز با توجه به مباحث مطرح شده، بنده به این نتیجه رسیدم که ما دو مبحث با دو رخداد متفاوت و دو رفتار متفاوت و دو الگوی رفتاری متفوت در انبار داریم که به درستی در سیستم مالی یکپارچه نوسا  این  موارد پوشش داده شده است .
1- رخداد تحویل به پیمانکار  یا دریافت از پیمانکار: زمانی از این رخداد استفاده می شود که یک سری از مواد یا کالاهای شرکت خود را( که مالکیت آن با ماست) برای انجام یک سری فرآیند در جهت تولید  محصول به پیمانکار  می‌دهیم  و پس از انجام این فرآیند از او تحویل می‌گیریم در این شرایط جزء موجودی شرکت ما تلقی می شود و حساب درگیر با این رخداد در زیر گروه موجودی ها قرار دارد با تفصیلی پیمانکار
2- رخداد تحویل امانی یا دریافت امانی : زمانی این رخداد حادث می شود که ما یک سری کالا یا مواد خود را از انبار خود خارج می‌کنیم و در اختیار شرکتی دیگر قرار می‌دهیم  و یا با لعکس: در این شرایط قرار نیست ماهیت کالا عوض شود یا در پروسه تولید قرار گیرد و در قبال آن هر دو شرکت مسئول هستیم که در این شرایط موجودی کالای امانی درگیر می‌شود با تفصیلی شخص یا شرکتی که بطور امانی در اختیار او قرار داده ایم.
اما یک سوال برای من در مطالب شما ایجاد شد.
موادی که به پیمانکار می‌دهیم خود به خود در فرآیند تولید مصرف می شوند و تغییر ماهیت می‌دهند اما آیا موجودی کالای امانی را می‌توان مصرف کرد و در قبال آن تعهد ریالی را جایگزین کنیم.

با تشکر از شما جناب اصفهانی عزیز، از فرمایشات شما چنین استباط کردم که کالایی را زمانی که به پیمانکار می‌دهیم رخداد  تحویل به پیمانکار و زمانی که دریافت می نماییم رخداد دریافت از پیمانکار میخورد و هر اتفاق دیگری این وسط می افتد به ما  دخلی ندارد
اما زمانی که کالای خود را به خط تولید می‌دهیم امکان دارد از خط تولید 1 ما وارد خط تولید 2 ما شود  و موجودی و تغییرات آن برای ما مهم می باشد در این شرایط  از خط تولید 1 حواله صادر میشود و  در خط تولید 2 رسید انبار صادر می‌شود در این شرایط وجود انبار برای درج رخداد حیاتی است اما برای اینکه به ازای هر خط تولید یک انبار مجزا یا به عبارتی پای کار نداشته باشیم یک انبار با نام انبار تولید ایجاد می‌نماییم
اما سوال ؟ آیا این انبار تولید، انبار گردانی می‌شود آیا می‌توان به طور مجزا انبار خط تولید 1 یا خط تولید 2 را انبار گردانی کرد؟ اصلا در کل آیا موجودی انبار پای کار مهم است؟

ارسال توسط saadat در 24 ارديبهشت 1392 02:56 ب.ظ
اما یک سوال برای من در مطالب شما ایجاد شد.
موادی که به پیمانکار می‌دهیم خود به خود در فرآیند تولید مصرف می شوند و تغییر ماهیت می‌دهند اما آیا موجودی کالای امانی را می‌توان مصرف کرد و در قبال آن تعهد ریالی را جایگزین کنیم.

حتما می شود. مهم نیت اولیه است. اگر قرار بود از ابتدا کالا را بگیریم و پولش را بدهیم، دیگر نامش دریافت امانی نمی شد. پس هدف از دریافت امانی، عودت جنس است به جای وجه.

مثالش هم مشخص است: در یک شرکت تولیدی، بخشی از یکی از مواد اولیه خریداری شده اما هنوز تحویل ما نشده است (مثلا در حال وارد شدن به کشور است). میتوانیم جهت متوقف نشدن تولید، از یک شرکت همکار کسری مواد را به صورت امانی تامین نماییم و پس از دریافت کالای خودمان، آن را به شرکت همکار عودت دهیم. پس در عمل هیج وجهی جابجا نمی شود.
حال در همین مثال بالا، اگر به هر دلیلی موفق به تامین کالا نشویم، مجبوریم وجه معادل آن را به شرکت همکار پرداخت کنیم.

درجواب سوال شما استنباطی در ذهنم است باین شکل بیان میکنم:

حساب(داریی ها)                          مرکز - انبار
----------------                        --------------------
1-موجودی مواد                           انبار اصلی
2-موجودی مواد                           انبار تولید
3-انبار واسط                               آقای پیمانکار
4-کار درجریان                              سفارشات تولیدی

بنده فکر میکنم هر 4 مورد نیاز به دارایی گردانی دارد.

شما آخر هر سال مالی می بایست در انبار اصلی انبارگردانی کنید (مورد 1)
موجودی در انبار تولید در زمان انبار گردانی میبایست صفر باشد و کف کارگاه خالی از کالای(قابل رسید) باشد.(مورد2)
زمانی که پیمانکار پیمان خود را تمام کند میبایست گزارش عملکرد (مقداری) او را بررسی کنید (مورد3)
زمانی که سفارش تولیدی(کار درجریان) ، سفارش خود را تمام کند میبایست گزارش ورودی مواد اولیه را نسبت به محصولات بررسی کنید تا مشخص شود این سفارش،تولیدات خود را به چه نحو انجام داده است.(مورد4)

منظور اینکه درهر دوره میبایست وضعیت دارایی ها (درهر سطح حساب که باشند) بتوان شمارش و بررسی کرد.

ارادتمند همیشگی شما

خیلی عالی بود استفاده نمودیم، بنده که فعلا دیگر سوالی ندارم،
با تشکر فراوان از شما دوست عزیز جناب اصفهانی.

از نگاه و تعریف کلی:
دلیل بوجود آمدن انبار تولید چیست؟
محاسن انبار تولید:
  - زمانی که تولید از انبار کالای خود را خارج میکند نتواند دقیقا ریز مصرف خود را در مراکز اعلام کند. 
  - مسئولیت کالاها را از انبار اصلی به وسیله ی نقل و انتقال بین انباری به کارگاه تولید انتقال میدهیم.
  - ماهیت کالا هنوز موجودی است و کاردرجریان و یا هزینه بدهکار نشده است.
  - ریز مصرف از انبار تولید حواله میشود و دیگر کاری به انبار اصلی نداریم.
معایب انبار تولید:
  - این فاصله ای که بین انبار اصلی و کاردرجریان افتاده است ممکن است فرهنگ مصرف کننده(تولید) را عوض کند و گزارش مصرف را دیر به دیر دهد.
  - تعداد زیاد انبار های تولید باعث میشود دائم نیاز به بین انباری باشد و هر لحظه کالایی از محدوده انبار خود خارج شود نیاز به بین انباری ایست. همیشه کالایی در انباری کسری و در انبار دیگر مازاد.
  - سرعت و دقت کار با سیستم درخواست و حواله بالاتر از سیستم نقل و انتقال است.
  - انبارداران به جای اینکه فکر و حواسشان به انبار اصلی باشد و میبایست گردش های انبار های تولید را نیز ثبت و کنترل کنند.

با مدیریت درست و بموقع میتوان هر معایبی را به محاسن تبدیل کرد.

ارادتمند همیشگی شما.

سلام

ایده خوبی بکار برده اند ، خود را از قید و بند های اضافی رها کرده اند .

سلام

ایده خوبی بکار برده اند ، خود را از قید و بند های اضافی رها کرده اند .

با تشکر از شما آقای اعتمادی عزیز؛ با توجه به تجربه شما در پیاده سازی سیستم‌های نوسا در محیط مشتری، تائید شما، برای ما راهگشاست.

با سلام

بنظر همه چی عادی و طبیعی است الا :
"اما پروسه فقط خرید و تحویل نمی باشد، بلکه شرکت‌هایی را که برایشان خریداری می‌نماید روی کالای مذکور فعالیتی را انجام می‌دهند پس از تغییرات، دوباره کالا را تحویل شرکت اصلی می‌دهند"

فعالیت/هایی که روی این کالا/ها انجام میشود آیا روی قیمت تمام شده آن اثر می گذارد ؟ آیا کاردرجریان(سفارش تولیدی) باید ایجاد شود و کالای جدیدی تحویل انبار شود و فاکتور نهایی صورت گیرد؟

آیا
خرید/تحویل به تولید/دریافت از تولید/فروش/فاکتور ؟

آهان
فکر کنم بجای کاردرجریان همان پیمانکار ها فاکتور خدمات می دهند .... ؟

خرید/تحویل به پیمانکار A ریال
دریافت از پیمانکار/فروش A+b ریال (b ریال فاکتور خدماتی)

با سلام خدمت جناب اصفهانی عزیز؛

 دقیقا همانطور است که می‌فرمایید.
درست است که  در قیمت تمام شده  تاثیر می‌گذارد،
ولی وقتی از پیمانکارها دوباره دریافت می‌کند انگار که از آن را می‌خرد و به بهای تمام شده خرید دوباره وارد انبار  می شود و  سپس  فاکتور فروش زده می‌شود با بهای جدید.

جناب سعادت سلام
همانطور که جناب اعتمادی فرمودن : شما با این روش از قید بند های داخلی و پیدا کردن قیمت تمام شده رهایی پیدا کرده اید .

نکته : حساب بدهکار جهت رخداد تحویل به پیمانکار ، حساب واسطی است غیر از حساب بدهکاران تجاری و .... ، یادمه اینجا حسابی به اسم "انبار واسط" ایجاد میکردیم که با رخداد دریافت از پیمانکار ، صفر میشد .

ارادت

با سلام مجدد؛
 کالایی را که من در اختیار پیمانکار قرار می‌دهم و  تا زمانی که کالا با ماهیت جدید به من تحویل داده نشده، آیا بحث محاسبات و کنترل بهای تمام شده آن به عهده من است یا شرکت پیمانکار؟
انباری که در اختیار من نیست ،انبارداری و انبار گردانی آن به عهده من نیبست را آیا باید انبار واسط تعریف کرد؟
................

...

تجربه زیادی ندارم ولی به همان اندازه ناچیزی که یادم هست: در بحث کالاهایی امانی مطلبی که تعیین کننده است قراری است که بین کارفرما و پیمانکار در اول بسته میشه که محاسبات و کنترل و احیانا انبارگردانی بعهده چه شخصی هست ؟
مطلب با ارزش این موضوع اینست ما از دید چه شخصی به این موضوع نگاه میکنیم و سیستم مالی را پایه گذاری میکنیم : کارفرما یا پیمانکار .

"بحث محاسبات و کنترل بهای تمام شده آن به عهده من است یا شرکت پیمانکار؟"

اگر کارفرما کالای خود را در اختیار پیمانکار قرار میدهد دیگه کاری به قیمت تمام شده و محاسبات نداره و فقط فاکتور خدمت نهایی را در محاسبات خود قرار میده .
البته بحث های تعدادی میتونه در هر دو شرکت کنترل بشه ولی ریالی با تامل بسیار زیاد .
مرزهای عملیات مالی هر شرکت کاملا میبایست از دید مجزا طراحی و ثبت شود ، در غیر اینصورت ... .

با عرض سلام و خسته نباشید
تا به حال بیشتر صحبت ها در رابطه با شکل عملکرد کارفرما بود، در این پست میخواهم کمی در رابطه با عملکرد پیمانکار صحبت کنم:

در رابطه با موضوع مطرح شده تجربه بنده حقیر این است که، اگر از دید پیمانکار موضوع را بررسی کنیم،
تمام عملیات انجام شده توسط پیمانکار، به صورت پیمان در جریان ،که نوعی دارایی محسوب می‌شود، قرار می‌گیرد، تا به درصدی از اتمام کار(درصورتی که ملاک درصد پیشرفت کار باشد) و یا اینکه روش اتمام پروژه باشد، برسد.
که در این صورت دارایی ها افزایش یافته و تا اتمام کار باقی میمانند، حتی اگر پیمان بیش از یک سال مالی به طول انجامد.
در این صورت پیمانکار وضعیت کارکرد خود را به کارفرما ارائه می دهد و کارفرما نیز درصدی از قرارداد تعیین شده را ، به پیمانکار می دهد که در غالب صورت وضعیت های تایید شده ( نوعی درآمد ) قرار میگیرد.
که در همین وضعیت پیمانکار ،پیمان در جریان را به هزینه تبدیل کرده و تهاتر میان درآمد و هزینه های وی،سود او را نشان میدهد.
از نظر بنده لحظه ای که دارایی های پیمانکار تبدیل به هزینه میگردد ، بهای تمام شده پیمان دیده می شود.
در رابطه با کارفرما نیز عقیده بنده این است که، جناب اصفهانی کاملا درست میفرمایند.

با تشکر از آقای امید توحیدی بابت مشارکت در مباحث؛
ممکن است مبحث مربوط به درآمد و هزینه پیمان را بیشتر باز نمایید، همچنین در صورت امکان یک شرکت پیمانکاری را بصورت نمونه که با سیستم مالی نوسا کار می‌کند و حسابداری، انبار و .. .ما را دارد را انتخاب نمایید و نحوه ثبت اسناد مالی آنها را برایمان بنویسید.

با عرض سلام و خسته نباشید مجدد
شرکتی را در نظر بگیرید، که برای ساخت یک آپارتمان نیاز به یک پیمانکار دارد.
در این پست سعی شده ثبت های حسابداری هم از دید پیمانکار، و هم از دید کارفرما بررسی گردد.
در این قسمت از ثبت های قرارداد و نحوه مناقصه و ثبت های تضمینی میگذریم و از ابتدای شروع پیمان، ثبت ها را بررسی میکنیم.

در ابتدای کار بعد از شرکت کردن پیمانکار در مناقصه و پیروز شدن وی ، پیمانکار هزینه هایی که انجام داد را، به صورت زیر وارد مینماید.

پیمان در جریان **
                          هزینه شرکت در مناقصه **

این ثبت به دلیل انتقال هزینه های شرکت در مناقصه، به حساب پیمان در جریان اجرا برده می شود.


و کارفرما نیز هزینه هایی را برای ایجاد مناقصه و تحقیقات انجام میدهد، که ثبت های وی نیز به صورت زیر است:

دارایی در جریان **
                            هزینه مطالعات طرح **

البته نام هزینه مرتبط میتواند متغیر باشد.

در این قسمت ها میتوان دید که هزینه های پیمانکار بستانکار گردیده و در پیمان در جریان قرار گرفته، که با توجه به پست قبل ، قرار است تا قبل از تایید صورت وضعیت توسط کارفرما آن را نوعی دارایی برای پیمانکار بدانیم،

و توجه به این نکته نیز خالی از لطف نیست که امکان دارد پیمانکار هزینه های ابتدایی، مانند هزینه شرکت در مناقصه را پرداخت نماید و در مناقصه برنده نگرد،د که در این صورت تنها هزینه کرد وی ثبت میگردد و به عنوان هزینه های عملیاتی وی تلقی میگردد.

بعد از این مرحله ثبت های تعهدی میان کارفرما و پیمانکار انعقاد میگردد ،از جمله گرفتن ضمانتنامه حسن انجام کار و ...
که با توجه به مطلب مورد نظر بحث، از زدن ثبت های حسابداری آن اجتناب میکنیم(در صورت درخواست امر بفرمایید)

حال پیمان ثبت شده است و باید قرارداد پیمانکاری تنظیم گرددف که در این صورت پیمانکار ثبت زیر را اجرا مینماید:

پیمان در جریان **
                           بانک **

با توجه به اطلاعات بنده با این شرایط کارفرما ثبتی ندارد، مگر توافق طرفین به نوعی دیگر باشد.

پس از امضای قرارداد ،کارفرما ضمانتنامه شرکت در مناقصه را آزاد مینماید.
حال به طور معمول کارفرما مبلغی را طی تعهدی که در  قرارداد بود به صورت پیش پرداخت به پیمانکار میپردازدکه ثبت آن به صورت زیر است:

پیمانکار


بانک      ***
                  پیش دریافت           ***

ثبت پیش دریافت پیمان


کارفرما

پیش پرداخت       ***
                                     بانک         ***

ثبت پیش پرداخت کارفرما



حال زمان آن فرارسیده که پیمانکار به پیمان مورد نظر عمل کرده و شروع به کار نماید ،که به طور معمول و با توجه به مثال مورد نظر ،کارگاهی برای شروع به وجود آورده و ثبت آن را میزنیم

پیمانکار 

پیمان در دست اجرا   ***
                                     بانک            ***

ثبت هزینه تاسیس کارگاه

باز هم کارفرما ثبتی نداشته و تمام هزینه ها بر عهده پیمانکار است.
تذکر : ثبت های فوق را در سطح معین بیان کردم ،زیرا زدن سطح آخر بسیار سلیقه ای بود .


البته در  بیشتر مواقع ، درگیر کردن بانک زیاد مقدور نیست و پیمانکار شخصی را به عنوان تنخواه گردان در نظر میگیرد و ثبت های مورد نظر را از آنجا انجام می دهد.

پیمانکار


پیمان در جریان    *** 

                                  تنخواه گردان     ***


تذکر  : اگر در سیستم نوسا از نظر پیمانکار به سیستم بنگریم ،ریز پیمان در جریان به صورت حساب سطح آخر و پروژه نیز در تفصیلی قرار میگیرد،
 و  حساب تنخواه گردان با تفصیلی شخص تنخواه دار ارتباط دارد.

با درود و تبریک سال جدید

در زمان فروش محصولات تولیدی 2 سند ثبت میگردد:

در نرم افزار انبار در زمان حواله انبار محصول به مشتری:     بهای تمام شده کالای فروش رفته    **

                                                                                                                      موجودی محصولات   **

در نرم افزار فروش:    حساب های دریافتنی/طرف حساب   **    

                                                                      درآمد فروش محصولات    **

 

تفاوت درآمد فروش محصولات و بهای تمام شده کالای فروش رفته بیانگر سود ناخالص دوره میباشد.