سلام به همگی دوستان
1- بابت کم کاری عذرخواهی فراوان
2- از آنجائکیه مباحث مطروحه غالباً با ذکر منبع می باشد، اظهارنظر سخت است.
3- نکته ای که در مثال آقای دادرس و امیر مطرح است، این است که مبلغ تخفیف را از دید خریدار دیده اند یا فروشنده؟
4- به نظر من اصل مطلب را آقای مومنی گفته اند، چرا که در زمینه تخفیف، روش ها بسیار متفاوت است.
5- نکته بسیار مهم اینکه مابین استانداردهای حسابداری و حسابرسی و بخشنامه های مالیاتی تفاوت بسیار وجود دارد. بطور مثال اینکه از دیدگاه حسابداری و حسابرسی تعیین تعرفه توسط هیئت مدیره و اعمال تخفیفات مطابق مصوبات و به شرط طی نمودن مراحل سازمانی در یک بنگاه اقتصادی قابل قبول است، این در حالی است که ممیزان مالیاتی اصلاً به این نکته توجه نداشته و تنها درصد تخفیف را به نسبت فروش سنجیده و در رسیدگی مالیاتی اعمال می نمایند. جالب اینکه برخی از این بخشنامه ها اندازه ای را برای رد یا قبول مطرح نمی نماید. مثالی دیگر هزینه تبلیغات است که اصلاً درصدش مشخص نیست. لذا ابعاد روانی با ممیزان مالیاتی قطعاً در نوع ثبت اطلاعات فروش موثر خواهد بود.
6- لطفاً بی نظمی شرکتها در اعمال قوانین فروش را هم بطور جدی در نظر بگیرید.
7- نتیجه اینکه یک عملکرد فرآیندی مناسب در حوزه این سیستم متصور نیست و بهتر است کاربر هر گلی می خواهد، به سر خود بزند، بزند.
به امید دیدار